loading...
سوخته دلان
ava بازدید : 404 سه شنبه 31 مرداد 1391 نظرات (0)


هر کس به طریقی دل ما می شکند  

بیگانه جدا دوست جدا می شکند  

بیگانه اگر می شکند حرفی نیست  

من در عجبم دوست چرا می شکند  

بشکست دلم کسی صدایش نشنید  

اری دل مردم بی صدا می شکند 

 

دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد

آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت
آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد

اشک من رنگ شفق یافت ز بی‌مهری یار
طالع بی‌شفقت بین که در این کار چه کرد

برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر
وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کرد

ساقیا جام می‌ام ده که نگارنده غیب
نیست معلوم که در پرده اسرار چه کرد

آن که پرنقش زد این دایره مینایی
کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد

فکر عشق آتش غم در دل حافظ زد و سوخت
یار دیرینه ببینید که با یار چه کرد


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظر تون درباره ی وبلاگم چیه؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 80
  • کل نظرات : 17
  • افراد آنلاین : 7
  • تعداد اعضا : 6
  • آی پی امروز : 57
  • آی پی دیروز : 37
  • بازدید امروز : 73
  • باردید دیروز : 75
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 230
  • بازدید ماه : 230
  • بازدید سال : 7,155
  • بازدید کلی : 33,337
  • کدهای اختصاصی